نقش تولیدکنندگان خودرو در اکوسیستم خودروهای متصل

نقش تولیدکنندگان خودرو در اکوسیستم خودروهای متصل چیست؟

فهرست مطالب

نقش تولیدکنندگان خودرو در اکوسیستم خودروهای متصل، کاملا روشن است. اما آنچه که مشخص نیست میزان گسترش این نقش است. همه، خیلی خوب می‌دانیم که دیگر تولیدکنندگان خودرو، تنها در نقش تولیدکننده ظاهر نمی‌شوند. با روی کار آمدن اینترنت اشیاء، نقش تولیدکنندگان کاملا متفاوت شد. پس می‌توان گفت این اینترنت اشیاء بود که با آمدنش باعث گسترش میزان فعالیت‌های خودروسازان شد. این تغییرات، نه‌تنها به کاربر نهایی تجربه‌ی کاربری جدید داده است، بلکه به خودروسازان نیز این فرصت را داده است تا بتوانند پس از فروش خودرو نیز درآمدهای زیادی را از بخش‌هایی که تاکنون به آن‌ها فکر نمی‌کرده‌اند، کسب کنند. اما این بدان معنا نیست که تمام فرصت‌ها به آسانی فراهم خواهند شد. چالش‌های پیش روی آن‌ها کم نیست.

در این متن از وبلاگ همران، در نظر داریم ابتدا نقش تولیدکنندگان خودرو در اکوسیستم خودروهای متصل را با هم بررسی کنیم و در ادامه ببینیم این نقش، آن‌ها را با چه چالش‌هایی روبه‌رو می‌کند. اگر شما هم به این موضوع علاقه‌مند هستید با ما همراه باشید.

تولیدکنندگان خودرو در کجای این اکوسیستم ایستاده‌اند؟

تولیدکنندگان خودرو در کجای این اکوسیستم ایستاده‌اند؟

اگر به گذشته‌ی تولیدکنندگان خودرو نگاهی بیندازیم می‌بینیم که آن‌ها تنها در جایگاه تولیدکننده‌ی یک محصول ظاهر شده و پس از آن نیز به‌کلی مشتری را رها کرده‌اند. اما امروز تولیدکنندگان، با استفاده از اینترنت اشیاء در فرآیند فروش تا خدمات پس از فروش و حتی تا انتهای عمر یک محصول، مشتری را تنها نمی‌گذارند. درست است که این موضوع تا حد زیادی به‌نفع خریدار است، اما تولیدکننده نیز به ازای خدماتی که ارائه می‌کند، برای خود یک جریان درآمدی نوین ایجاد خواهد کرد.

خودروسازان با شرکت‌های ارائه‌دهنده‌ی خدمات اینترنت اشیاء، بازنویسان نرم‌افزارهای ردیابی و مدیریت ناوگان و همچنین اپراتورهای همکاری کرده و یک فرآیند یا به‌عبارت بهتر، یک حلقه‌ی بدون توقف را ایجاد می‌کنند. در این فرآیند بدون توقف، خودروسازها درست در ابتدای مسیر ایستاده‌ند.

»»» مطالب پیشنهادی
اکوسیستم خودروهای متصل چیست؟

5 چالش اصلی تولیدکنندگان خودرو با ورود به اکوسیستم

۵ چالش اصلی تولیدکنندگان خودرو با ورود به اکوسیستم

نقش تولیدکنندگان خودرو در اکوسیستم خودروهای متصل بسیار پررنگ است، اما همین رنگ زیاد آن‌ها را با چالش‌های زیادی روبه‌رو کرده است. واضح است که خودروهای متصل به طور قابل توجهی صنعت خودرو را مختل خواهند کرد. که البته این اختلال به نفع همه است. پیش‌بینی می‌شود این بازار تا سال 2025 به فروش 166 میلیارد دلاری برسد و برخی منابع گفته‌اند که ممکن است بیش از 200 میلیارد دلار هم باشد. تولیدکنندگان خودرو، در حال حاضر برای زنده ماندن در دنیایی که خودروهای متصل فراگیر هستند، با همه چیز سازگار شده اند. فناوری‌های نوظهور همیشه پیچیدگی‌هایی را ایجاد می‌کنند که باید برطرف شوند و بر آن‌ها غلبه کرد. ما پنج چالش اصلی را شناسایی کرده‌ایم که OEMهای خودرو هنگام حرکت برای یافتن جایگاه خود در اکوسیستم جدید با آن مواجه هستند. در این بخش این 5 چالش به تفصیل بررسی می‌شوند.

1. پیچیدگی‌هایی که با اتصال ایجاد می‌شود

همانطور که تعداد خودروهای متصل و حجم عظیم داده‌ای که آن‌ها تولید می‌کنند، در حال افزایش است، هزینه و پیچیدگی جمع‌آوری داده‌ها و مدیریت اشتراک‌ها نیز افزایش می‌یابد. این امر، تولیدکنندگان خودرو را وادار می‌کند تا به تعدادی از عوامل، مانند شرکای انتخابی خود توجه داشته باشند. بسیاری از متغیرها می‌توانند بر هزینه‌ی اتصال، تأثیر بگذارند. این موارد شامل منطقه‌ی جغرافیایی، ارائه‌دهندگان خدمات ارتباطی انتخابی و الزامات عملکرد است. همچنین هزینه‌های مرتبط با مدیریت روابط CSP و پروفایل‌های مختلف خودرو برای دسترسی به اینترنت وجود دارد. برای مثال، یک خودروی متصل که از ویژگی‌های سرگرمی اطلاعاتی استفاده می‌کند، داده‌ها و عملکرد بسیار متفاوتی نسبت به خودرویی دارد که از عملکردهای پیشرفته‌ی رانندگی کمکی، استفاده می‌کند. اطمینان از مدیریت این دو نوع کاربر مختلف و برآورده شدن الزامات آن‌ها به شیوه‌ای ایمن و مقیاس‌پذیر، همگی به مدیریت هزینه‌ها کمک می‌کنند.

بسیار مهم است که هزینه‌های مرتبط با اتصال و مدیریت پروفایل، قابل پیش‌بینی باقی بماند. با توجه به هزینه‌هایی که اغلب از طریق اشتراک خدمات انجام می‌شوند، مصرف‌کنندگان به‌سادگی می‌توانند سرویس‌هایی که از نظرشان اقتصادی نیست را لغو کنند.

برای ایجاد یک مدل کسب‌وکار پایدار، OEMها باید به سوالاتی چون سوالات زیر پاسخ دهند:

  • اگر همه از داده‌ها استفاده کنند، چه کسی باید صورت‌حساب‌ها را پرداخت کند؟
  • چه کسی باید هزینه‌های به‌روزرسانی نرم‌افزارها و اپلیکیشن‌ها را پرداخت کند؟
  • آیا سازندگان OEM حاضرند برای استفاده از داده‌ی مبتنی بر سرگرمی که توسط مسافران مصرف می‌شود، هزینه بپردازند؟

2. دستیابی به اتصال قابل اعتماد

یکی دیگر از چالش‌های مهم برای خودروسازان، دستیابی به اتصال قابل اعتماد است. برای مواردی مانند تعمیر و نگهداری و ویژگی‌های پیشرفته، مانند رانندگی کمکی و خودکار، اتصال قابل اعتماد و با پهنای باند بالا، ماموریت بسیار مهمی است. کوچک‌ترین وقفه در سرویس، می‌تواند تفاوت بین رانندگی ایمن و تصادف خطرناک باشد. برای به‌دست آوردن پوشش قابل اعتماد و پهنای باند بالا که برای عملیات ایمن لازم است، اتصال سلولی – به‌طور خاص 5G – تنها فناوری بی‌سیمی است که می‌تواند آن را ارائه دهد.

3. امنیت، همچنین یک چالش بزرگ برای هر سازمانی است

متاسفانه امنیت سایبری در صنعت خودروسازی اولویت ندارد. تحقیقات موسسه Ponemon نشان می‌دهد که تنها 10 درصد از خودروسازان تیم امنیت سایبری مستقر دارند. از آنجایی که عملکرد خودرو متصل مبتنی بر نرم‌افزار است، سازندگان باید سرمایه‌گذاری در تست‌ها و اقدامات امنیتی قوی‌تر را در اولویت قرار دهند. OEMها باید روی حریم خصوصی و امنیت مصرف‌کننده متمرکز شوند؛ زیرا آسیب‌پذیری‌های نرم‌افزاری، می‌تواند ایمنی سیستم‌ها و ویژگی‌های خودروی متصل را تضعیف کند و اطلاعات حساس و ایمنی فیزیکی کاربر را در معرض خطر قرار دهد. یک اتفاق منفی می‌تواند شهرت یک برند را از بین ببرد و بازیابی و جلب مجدد اعتماد مصرف‌کنندگان را بسیار دشوار کند.

4. دستورالعمل‌های نظارتی، نقش کلیدی در پذیرش خودروهای متصل

در حال حاضر، مقامات دولتی و نظارتی، با همکاری خودروسازان، در حال انجام اقداماتی برای بهبود حمل‌ونقل با رسیدگی به چالش‌های کلیدی مانند تراکم ترافیک، تصادفات جاده‌ای و هزینه هستند. به‌عنوان بخشی از این تلاش‌ها، دولت‌ها می‌خواهند ویژگی‌هایی مانند ترمز خودکار و هشدارهای خروج از خط را که تصادفات را کاهش می‌دهند، الزامی کنند. در حالی که این قابلیت‌ها اساساً مبتنی بر خدمات داخل خودرو هستند، اتصال می‌تواند به گسترش خط دید راننده به فراتر از محدوده‌ی فوری سنسورهای داخل خودرو کمک کند. نیاز به پوشش بدون حاشیه، چالش دیگری را برای خودروهای متصل ایجاد می‌کند. داده‌های محلی و مقررات حاکمیتی باعث پیچیدگی مدیریت اتصال می‌شود.

5. هویت برند، به‌تنهایی برای حفظ سطح وفاداری مشتری کافی نیست

با حرکت رو به جلو، هویت برند، به‌تنهایی برای حفظ سطح وفاداری مشتری که خودروسازان در حال حاضر دارند کافی نخواهد بود. با در دسترس قرار گرفتن ویژگی‌های متصل‌تر، مصرف‌کنندگان توجه بیشتری به قابلیت‌ها دارند و کمتر بر لوگوی روی کاپوت معطوف خواهند بود. آن‌ها اکنون می‌خواهند ویژگی‌هایی را در خودرو ادغام کنند که تجربه‌ی رانندگی را به‌عنوان بخشی از چرخه‌ی سواری متصل ایجاد کنند. توانایی‌های فعال‌شده با اینترنت اشیا مانند تشخیص خروج از خط و به‌روزرسانی‌های نرم‌افزار هوایی، بر تصمیم‌گیری‌های خریداران تأثیر می‌گذارند.

برای حفظ وفاداری مشتری، برندهای خودرو باید با موفقیت سبک زندگی مشترک، مشتری را از طریق خدمات دیجیتال ادغام کنند. این موضوع به مصرف‌کنندگان امکان می‌دهد تا با خودروهای خود مانند گوشی‌های هوشمند، تعامل داشته باشند. خودروسازان با درک این موضوع که خدمات و ویژگی‌ها به‌جای شهرت برندشان، عواملی هستند که باعث فروش می‌شوند، باید اطمینان حاصل کنند که تجربه‌ی داخل خودرو به اندازه استفاده از تلفن هوشمند بی‌نظیر و شهودی است. مشتریان دوست دارند که خودرو را مانند گوشی در مشت‌شان داشته باشند و آن را از راه دور مدیریت کنند.

مفهوم خودرو برای راننده کاملا تغییر کرده است

اینها تنها برخی از چالش‌های پیچیده‌ای هستند که خودروسازان در هنگام تکامل پیشنهادات خود برای مطابقت با نحوه‌ی زندگی مشترک مردم و انتظاراتی که از شیوه‌ی حمل‌ونقل دارند، با آن‌ها مواجه می‌شوند. دیگر تنها رسیدن از نقطه A به B مهم نیست، بلکه آنچه مصرف‌کنندگان در طول مسیر تجربه می‌کنند، مهم است. شاید بتوان گفت که این مورد، یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های تولیدکنندگان خودرو است. مفهوم خودرو مانند گذشته نیست، پس باید تفکر استراتژیک سازمانی نیز تغییر کند.

همین موضوع، خود به‌تنهایی می‌تواند تا نیمی از نقش تولیدکنندگان خودرو در اکوسیستم خودروهای متصل را با تغییر روبه‌رو کند. اینکه شرکت می‌داند باید پاسخگوی تمام تغییرات باشد، کفه‌ی ترازو را بسیار سنگین می‌کند. امروز به‌روزرسانی نرم‌افزارها، قطعات هوشمند نصب شده بر روی خودرو و ارتباط درست با اپراتورها، همه در لیست مسئولیت‌های OEMها است. شاید بتوان با اطمینان گفت که تولیدکنندگان خودرو امروز سر منشاء این تغییرات قرار گرفته‌اند.

سخن آخر اینکه

نقش تولیدکنندگان خودرو در اکوسیستم خودروهای متصل پیچیده‌تر از آن است که فکرش را می‌توان کرد. این عنصر در ابتدای یک مسیر طولنی قرار گرفته است و با هر تغییری که در بخش‌های دیگر ایجاد می‌شود، این عنصر نیز دستمایه تغییر می‌شود. شرکت‌های تولید‌کننده علاوه بر اینکه باید خطوط تولید را بررسی کنند و هر روز به فکر بهبود آن‌ها باشند، مسیر رسیدن محصول به مشتریان و همچنین خدمات پس از فروش را باید با دقت بلاتری چک کنند. هر ایستگاه باید در یک چرخه‌ی بهبود همیشگی قرار گیرد. چرا که نیازهای مشتریان هر روز تغییر می‌کند و اگر سازمان‌ها نتوانند با این تغییرات پیش روند، محکوم به شکست خواهند بود.

 

منابع: